برای دسترسی به محتویات این نشریه از درختواره سمت راست موضوع مورد نظر خود را انتخاب کنید.
- 1
- 2
- 3
- 1
- 2
- 3
- 4
- 1
- 2
- 1
- 2
- 3
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 1
- 2
خلاقیت در تدریس و محدودیتها
محقق: علی مهجور (کارشناس ارشد فلسفه)
وقتی سخن از به کارگیری روشهای متفاوت و متنوع در تدریس میشود، بسیاری از معلمان با تصدیق و تأیید خلاقیت در روش تدریس، معتقدند که محدودیتهای حاکم بر وضعیت آموزشی، امکان بروز خلاقیت را از معلم میگیرد. برخی از این محدودیتها محصول نظام آموزشی است و برخی دیگر، به دلیل مشکلاتی است که خاص کلاس و احتمالاً دانشآموزان و رابطه بین معلم با آنهاست. فارغ از منشأ این محدودیتها و راه حل فائق آمدن بر آنها، باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
نخست اینکه، خلاقیت در موارد بسیار زیادی برآمده از محدودیتهاست. این بدان معنا نیست که ما بخواهیم محدودیتها و مشکلات را نادیده بگیریم یا در پی ِ آن باشیم که عملکردهای نادرست را تبرئه کنیم، بلکه بايد برای گشایش راه حل، در شرایط فعلی، چارهجويي كنيم. بنابراین، ما معلمان باید همیشه به این پرسش پاسخ دهیم که «چگونه میتوانم در شرایط موجود با تمام محدودیتهای فعلی روشی خلاقانه داشته باشم؟». پاسخ دقیق به این پرسش سبب می شود که علیرغم تمام مشکلات، راه خلاقیت گشوده شود و ما بتوانیم روشهای جدیدی برای تدریس بیابیم.
نکتة دوم، استفاده از محدودیتهاست. چگونه میتوانیم از محدودیتها فرصتی برای خلاقیت بسازیم؟ در واقع اگر ما به نکته نخست، یعنی پذیرفتن محدودیت در برابر اتخاذ روشهای جدید توجه کنیم، در این صورت میتوانیم هر محدودیتی را یک فرصت ببينيم. مثلاً اگر وقت کلاس برای ارائه یک روش خلاقانه کوتاه است، میتوان با جایگزین کردن یک عامل دیگر محدودیت زمان را نقطه قوتي براي در روش به کار گرفت؛ مثلاً میتوان به بهانه کمبود وقت کلاس، دانشآموزان را به مطالعه کتاب در موضوعات مربوط به درس، در خانه تشویق کرد. از این طریق، ميتوان با اشاره به کتابکمک درسی، هم دانشآموزان را در امر مطالعه محک زد و هم از زمان کلاس بهره بیشتری برد.
نکته سوم، توجه به شرایط خاص است. معلمان هرگز نبايد اين نكته را فراموش کنند که هر کلاس، تنها یک بار برگزار می شود. به عبارت بهتر، هیچ کلاسی – با توجه به دانشآموزان و شرایط خاص مکانی و زمانی ِ آن – تکرار نمیشود. بنابراین، هرقدر در امر تدریس ورزیدهتر باشیم و به هر اندازهای که در شیوة ارائة درس تجربه و تبحر یافته باشیم، هرگز نباید خود را بینیاز از بهکارگیری روشهای متنوع و احیاناً جدید بدانیم. شرایط خاص هرکلاس اقتضائاتی متفاوت با کلاسهای دیگر دارد. بنابراین، بايد همیشه به فکر تعاملی متناسب با روحیات دانشآموزان باشیم و مطمئناً در جستجوی روش صحیح برای برقراری این تعامل، به روشهای جدید و متنوعی در امر تدریس خواهیم رسید.
نکتة چهارم، رهایی از احساس خستگی و روزمرگی است. پر بیراه نیست اگر کسالت و روزمرگی را بزرگترین مانع بر سر راه بروز خلاقیت در امر تدریس بدانیم. محدودیتها و موانع خلاقیت در تدریس، هنگامی برای ما پررنگ میشوند که بیش از همیشه، احساس خستگی و روزمرگی میکنیم. خسته از کار مداوم و دریافت حقوقی که کفاف زندگی را نمیدهد، خسته از دانشآموزانی که روحيه و موقعيت ما را درک نمیکنند، خسته از برخی مدیران که تنها ابراز نارضایتی از کارنامة دانشآموزان را یاد گرفتهاند و مواردي از اين قبيل. برای رهایی از احساس خستگی، اگر امکان تفریح هفتگی ندارید ـ که باید حتماً فراهم کنید ـ اگر امکان سبک کردن ساعتهای تدریس روزانهتان را ندارید، اگر زمان هایی را برای پرداختن به علایق شخصیتان را ندارید ـ که حتماً باید داشته باشید ـ به ارزش و اهمیت کار خود فکر کنید. به اینکه بنای سرمایه انسانی آیندة کشور را شما میسازید و این حتماً مهمترین کار است.
نکتة پنجم، توجه دائم به معلم ایدهآل است. وقتی ما دانشآموز بودیم و بعدها وقتی دانشجو شدیم، همیشه نگاهمان به معلمها و استادان خوب و بر گرفته از این پیشفرض ذهنی بود که فلان استاد خیلی خوب درس میدهد. «خوب درس دادن» آمیزهای بود از خوش اخلاق بودن، تبحر علمی کافی داشتن، کلاس را اداره کردن، پاسخ دقیق به پرسشها دادن و روش خوبی برای فهماندن درس داشتن. برای داشتن خلاقیت باید گاهی در ذهنمان جای خود را با شلوغترین و سرکشترین دانشآموز کلاسمان عوض کنیم و ببینیم چگونه معلمی میتواند برای سرکشترین دانشآموز، معلمی باشد که از تمامی ویژگیهای پیشگفته برخوردار باشد؟ البته خود را در آزمونی دشوار قرار دادهایم، اما رهآوردِ موفقیت در چنین آزمونی، رسیدن به راهحلهای فوقالعاده خلاقانه در امر تدریس خواهد بود.
ادامه دارد ...